کتاب Defying Love

الکسا

من به امید و آرزوی رقصیدن به لاس وگاس نقل مکان کردم، اما در عوض در یک استودیوی افتضاح گیر افتادم و اخراج شدم. کارت ویلو با پیشنهادی برای کار در یکی از منحصر به فردترین کلوپ‌های استریپ شهر بین انگشتانم چرخید.

من سعی می‌کنم خودم را از مردان دور نگه دارم تا اینکه چشمم به دومینیک گامبینو می‌افتد که غرق در گناه است، لباس‌های بی‌نقص پوشیده و رفتاری مغرورانه دارد. یک شب همه چیز را تغییر داد. مردی مرا به زانو درآورد و قبل از اینکه بتوانم تکان بخورم، مرد مرده بود.

دومینیک

من مردی را درست جلوی او کشتم، بنابراین نمی‌توانستم او را رها کنم. نه اینکه اصلاً از اول هم بخواهم. اولین باری که او وارد کلوپ من شد، مال من شده بود. او فقط نمی‌دانست. حالا دو گزینه وجود دارد: با او ازدواج کنم یا او را بکشم.

من به یک همسر نیاز داشتم، کسی که بتوانم او را آموزش دهم تا ملکه مافیای بی‌نقصی شود. و برای او، او می‌توانست بدون بدهی و با من زندگی کند. ازدواج با الکسا او را در معرض خطر قرار می‌دهد، اما من از او سیر نمی‌شوم. این مردهایی که امشب از بین بردم، خانواده‌هایی دارند که به دنبال انتقام خواهند بود، اما من به هر قیمتی از الکسا محافظت خواهم کرد.

او مال من است!

کتاب Defying Love

کتاب Defying Love

شما میتوانید نظر خود را در مورد این مطلب بیان کنید.

نام

ایمیل ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

وب سایت

نظر شما

کد امنیتی

حروف بزرگ و کوچک یکسان است.

ثبت