کتاب Ghosted

او یک بازیگر جوان مشکل‌دار، جدیدترین قلب تپنده هالیوود است که به عنوان ستاره جدیدترین مجموعه فیلم‌های ابرقهرمانی با شهرت دست و پنجه نرم می‌کند. در میان رسوایی‌های پی در پی، اعتیاد روی اعتیاد، موجی از پاپاراتزی‌ها او را شکار می‌کنند در حالی که او برای غلبه بر شیاطین درونش می‌جنگد. او یک مادر مجرد، دستیار مدیر یک فروشگاه مواد غذایی است که با دختر پنج ساله‌اش در یکنواختی زندگی می‌کند.

هر روز که او به سر کار می‌رود، روزنامه‌های زرد و زننده او را احاطه کرده‌اند، چهره یک پسر بد بدنام از روی جلد آنها او را تعقیب می‌کند. یک مرد و یک زن، زندگی‌های بسیار متفاوتی دارند، اما همیشه اینطور نبود. زمانی، آنها فقط یک پسر و یک دختر بودند که از طریق کتاب‌های کمیک به هم پیوند خوردند و به طور غیرمنتظره‌ای عاشق هم شدند.

وقتی کندی گارفیلد در دبیرستان با جاناتان کانینگهام آشنا شد، می‌دانست که او تمام ویژگی‌های یک قهرمان تراژیک را دارد. با ستاره‌هایی در چشمان او و قلبی مشتاق، این دو با هم فرار کردند تا رویاهایشان را دنبال کنند.

اما رویاها، گاهی اوقات، به کابوس تبدیل می‌شوند. حالا، سال‌ها بعد، تنها چیزی که آنها به اشتراک می‌گذارند یک دختر است - دختری که نمی‌داند پدرش نقش ابرقهرمان مورد علاقه‌اش را بازی می‌کند. اما جاناتان به شدت به دنبال جبران است و در صدر فهرست او زنی است که همه چیز را برای او فدا کرده و دختر کوچکی که هنوز او را ندیده است

کتاب Ghosted

کتاب Ghosted

He's a troubled young actor, Hollywood's newest heartthrob, struggling with fame as the star of the latest superhero franchise. Through scandal after scandal, addiction on top of addiction, a flurry of paparazzi hunt him as he fights to conquer his demons. She's a single mother, assistant manager at a grocery store, existing in monotony with her five-year-old daughter. Every day when she goes to work, lurid tabloids surround her, the face of a notorious bad boy haunting her from their covers. A man and a woman, living vastly different lives, but that wasn't always the case. Once, they were just a boy and a girl who bonded over comic books and fell in love unexpectedly. When Kennedy Garfield met Jonathan Cunningham back in high school, she knew he had all the makings of a tragic hero. With stars in his eyes, and her heart on her sleeve, the pair ran away together to follow their dreams. But dreams, sometimes, turn into nightmares. Now, years later, the only thing they share is a daughter—one who has no idea her father plays her favorite superhero. But Jonathan is desperate to make amends, and at the top of his list is the woman who gave up everything for him and the little girl he hasn't yet met

شما میتوانید نظر خود را در مورد این مطلب بیان کنید.

نام

ایمیل ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

وب سایت

نظر شما

کد امنیتی

حروف بزرگ و کوچک یکسان است.

ثبت