یک قرن از زمانی که انسان ها سیاره زمین را با جنگ هسته ای نابود کرده اند می گذرد، اکنون انسان ها تلاش می کنند تا دوباره زمین را احیا کنند در این راستا همه افراد متحد شده و در کنار هم برای ساخت دوباره تمدن انسانی تلاش می کنند اما اتفاقات سختی در شرف وقوع است
یک ماه پس از حوادث رمان سوم، نشانه های بیماری پارانویا در بلامی دیده می شود اما یک گروه به نام محافظین کمپ به آنها شبیخون می زنند و برخی از ساکنین از جمله ولز و اوکتاویا را می دزدند وقتی کلارک و بلامی تیم نجاتی را تشکیل می دهند، به مرور بلامی متوجه می شود که کلارک به او اعتماد ندارد و رابطه بین شان در حال تزلزل و فرو پاشی است